بادبادک

 

تو را به باد می دهم


خزیده برتن نسیم


رهیده بر سریر باد


نگاه من مسافرت


به اوج می بری مرا


***


من وتو سوی آسمان رها


به قد یک ستاره از زمین جدا


چه حیف دستهای من تنیده برتن طناب


مرا کشد زتیغ آسمان کنار


***


اگرچه بر دو پای من هنوز فرش می شود غرور یک صدف


ببین چه سست می شود رمیده دستهای من


چه پست زیر پرکشیدنت


تو می شوی جدا زمن


و ما نشسته بر دو بال تو


رویم سوی مرغکان بی صدا


رسیم بر حماسه افق


شویم محو در کران بیکرانه ها ...


 

نظرات 2 + ارسال نظر
mokhalefe sabegh سه‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:26 ق.ظ

agha age bordanet oon balaha ba'd daste ma ro ham bia begir! ok?!

................
commente jeddi tar ham savadam nemirese bedam
:)

آزادو چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ق.ظ

(چه حیف دستهای من تنیده بر تن طناب ...) خیلی تصویرسازی محشری داشت! :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد